صفحات

شنبه، دی ۰۳، ۱۳۹۰

خواهر و برادرهای واقعی

امروز به این فکر می کردم که آیا آدمهایی که روی کره زمین در حال زندگی کردن هستند، روز به روز از هم دورتر می شن یا نزدیکتر؟
به این فکر می کردم که بیشتر بچه هایی که الان به دنیا میان، یا اینکه یه بچه هستند و خواهر و برادر واقعی ندارن و یا نهایتا یه دونه خواهر یا برادر دارن. اما آیا این بچه ها در آینده تنها می مونن؟ یا اینکه شباهتهای بین آدمها می تونه باعث بشه که اونها به اندازه یک خانواده واقعی به هم احساس نزدیکی کنن؟
اون چیزی که تو ذهن منه و حس خودمه، اینه که آدمها لازم نیست واقعا خواهر یا برادر همدیگه باشن. بلکه اونها می تونن یه خانواده برای خودشون انتخاب کنن. این بچه هایی که خواهر و برادر ندارن، آیا می تونن دوست یا دوستانی رو داشته باشن که واقعا مثل یه خواهر یا برادر براشون باشن؟

لزوما دو تا آدمی که توی یه خونواده بزرگ شدن، شبیه هم نیستن، تربیتشون هم فرق می کنه، پس شاید گاهی دو تا آدم که توی دو تا خانواده متفاوت بزرگ شدن بیشتر شبیه هم باشن و بیشتر نسبت به هم احساس نزدیکی  داشته باشن.

آیا روزی می رسه که روی این کره خاکی، آدمها اونقدر با هم دوست باشن و صمیمی بشن که دقیقا حس یه خواهر و برادر واقعی رو نسبت به همدیگه پیدا کنن؟ و جای اون رو برای همدیگه پر کنن؟

معتقدم باید جلوی این سرعت رشد جمعیت روی کره زمین را گرفت. پس اگه به سمت این هدف حرکت کنیم، خیلی از آدمها بدون خواهر و برادر می مونن. نهایتا باید یه اتفاقی بیفته که آدمها احساس تنهایی نکنن و اون حس خواهر یا برادر داشتن را تجربه کنن.
چقدر دنیای ما آدمها زیبا بود اگه واقعا این حس رو نسبت به هم داشتیم. اگه واقعا از خوشبختی همدیگه دلشاد می شدیم. اگه واقعا خوبی همدیگه رو می خواستیم.

بهتره بگم چقدر زیبا خواهد بود دنیایی که توش هر کسی بتونه خواهر و برادر خودشو پیدا کنه و با بودن اونها احساس خوشبختی کنه. بدونه کسایی هستن توی این دنیا که اون می تونه به اندازه یه خواهر یا برادر واقعی روشون حساب کنه! نمی دونم شماهایی که اینو می خونید تابحال این حس رو داشتید یا نه، ولی به نظر من واقعا زیباست اگه ما نسبت به آدمهای اطرافمون این نگاه رو داشته باشیم و تا می تونیم به دوستی بین آدمها بیشتر و بیشتر کمک کنیم.

یه نکته مهم برای من اینه که : معمولا آدمها همسرشون رو از خواهر  برادرانشون بیشتر دوست دارن! اون حس نزدیکی ای که به همسرشون دارن، به خواهر و برادر ندارن.
پس این نشون می ده که می شه یه آدم غریبه رو مثل خواهر یا برادر دوست داشت. می شه اون رو مثل خواهر یا برادر نداشته دید، شناخت، دوست داشت، براش آرزوی موفقیت و سعادت کرد، می شه یه جاهایی کمکش کرد، می شه روی کمکش حساب کرد، می شه با فکر کردن به وجودش احساس تنهایی نکرد، می شه فرض کرد که خواهری دارم، برادری دارم. حتی اگه تک فرزند باشم...

به امید اون روزهای زیبا....

۲ نظر:

  1. ممنون از موضوع زیبایی که انتخاب کردید.
    به نظر حقیر در دنیا هیچ "بله" یا "خیر" همیشگی نیست و قطعیت نداره. اما پیش بینی و قضاوت در مورد زمان صادق بودن آنها کار ساده ای نیست.
    اما با تمام سختی ها،آدمی به دنبال شناختن زمان قطعیت "بله" ها یا "خیر" ها در زندگیست. در این مورد آدمی از تواناییهاش به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه کمک میگیرد. مثل فدرت تعقل یا تخیل، احساس یا واقع بینی. تفاوت انسانها تنها در نحوه استفاده از این قدرت هاست. دخالت این قدرت ها در تعریف خواهر یا برادر، تنهایی و یا دوستی که خود تحت تاثیر عامل دیگری نقش و جهت پیدا میکند. عاملی به نام "نیاز"
    با آدمی متولد میشود، روزگار میگذراند و با او میمیرد. گویی سایه ی اوست، کوتاه یا بلند. شب میشود و فکر میکنیم سایه دیگر نیست اما اگر با طلوع آفتاب نگاهی به او کنیم متوجه میشویم که هست، بلند تر از همیشه..!
    سخن کوتاه میکنم
    دیدگاه اول:
    این جملات زیبا میتونست از دیدگاه انسان دیگری نوشته شود با مضمونی کاملا متفاوت یا فقط کمی متفاوت یا کمی مشابه یا خیلی مشابه و یا خیلی خیلی مشابه. و یا خیلی...خیلی مشابه. اما آیا دقیقا با همین متن؟ با همین حروف و کلمات و جمله بندی؟

    دیدگاه دوم(در پاسخ دیدگاه اول):
    تشابه نماد تفاوت است. اما چرا؟
    اگر به فرض، تشابه به یک موضوع، بسیار زیاد و در حد بینهایت باشد، پس در حقیقت دیگر تشابه نیست، خود موضوع است.
    این ما هستیم که تعیین میکنیم در چه مقطعی یا چه میزانی از تشابه مهر تایید بزنیم قطعا با پزیرش تفاوتها به معنای واقعی و نگاه به محتوای کلی موضوع بجای تشابه عینی کلمات و عبارات به نتیجه دلخواه خواهیم رسید.
    باز هم ممنونم از موضوع زیباتون و آزادی در بیان. پر چانگیم رو با یک دوبیتی از حضرت مولانا تمام میکنم

    از شبنم عشق خاک آدم گل شد / صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
    صد نشتر عشق بر رگ روح زدند / يک قطره از آن چکيد نامش دل شد

    پاسخحذف
  2. ناشناس گرامی، از بیان نظر کارشناسانه و کاملتون بسیار سپاسگزارم. خیلی دقیق و گویا بود.
    خوشحال تر می شدم اگر به جای اون کلمه "ناشناس" اسمتون رو می نوشتید.
    از لطفتون ممنونم.

    پاسخحذف